مبانی نظری فشار روانی والدگری
فشار روانی والدگری
مقدمه
تعریف فشار روانی
تعریف فشار روانی والدگری
عوامل فشارزای والدینی
پیامدهای فشار روانی
الف ) پیامدهای جسمانی :
ب ) پیامدهای هیجانی و رفتاری :
ج ) پیامدهای شناختی :
والدین و خانواده دارای کودک با نیازهای ویژه
نیازهای ویژه
نیازهای افراد با نیازهای ویژه
مشکلات والدین
احساسات والدین درباره کودک با نیازهای ویژه
نقش والدین در بهبود کودک
مادران و فشار روانی
منابع
فشار روانی والدگری
مقدمه
در تمام جوامع والدین در مسیر پرورش کودکان خود با یک سری مسائل و فشارها مانند مسائل و مشکلات مالی ، تربیتی ، رفتاری ، تحصیلی و ... مواجه هستند که در تجربه ی فشار روانی یا پریشانی آنها دخیل است . اما پیش از تعریف فشار روانی والدگری باید به تعریف فشار روانی بپردازیم :
تعریف فشار روانی
واژه ی فشار روانی آنطور که در محاوره به کار می رود ، به یک احساس ذهنی از دستپاچگی توسط نیازهای مختلف اشاره دارد . اگر چه این نیازها همیشه همپوشانی زمانی ندارند ، از یک لحظه به بعد ذهن ما آن را اینگونه احساس می کند . کاربرد مستقیم تمرین ذهن آگاهی به عنوان وسیله ای برای مدیریت استرس در این ویژگی نهفته است ( آگی ، دانوف - برگ و گرنت ، 2009 ). اگرچه از این اصطلاح در زندگی روزمره زیاد استفاده می شود اما هنوز تعریف دقیقی از آن ارائه نشده است ( برانون و فیست ، 2000 ). منظور عده ای از فشار روانی ، کیفیت محرک بیرونی است و منظور عده ای ، پاسخ به محرک . عده ای نیز فشار روانی را محصول تعامل محرک و پاسخ می دانند . امروزه اکثر روانشناسان سلامتی پیرو رویکرد سوم هستند و معتقدند که فشار روانیفرایندی است شامل : یک رویداد محیطی ( عامل فشارزا )، ارزیابی فرد ( دشوار یا تهدید آمیز بودن )، پاسخ های ارگانیسم ( فیزیولوژیک ، هیجانی ، شناختی و رفتاری ) و ارزیابی های مجدد در پی بروز پاسخها و تغییر در عامل فشارزا ( رایس ، 1998 ؛ به نقل از فیرس و ترال ، 2002 ؛ ترجمه ی فیروزبخت ، 1385 ). همچنین به عقیده یلازاروس و فولکمن ( 1984 ) فشار روانیرابطه ی خاصی است بین شخص و محیط که به وسیله ی شخص به صورت تحمیلی یا بیشتر از منابع خود ارزیابی می شود و بهزیستی وی را به مخاطره می اندازد . به عقیده ی آنها افراد فشار روانی را به شکل های مختلفی ادراک می کنند بنابراین ممکن است به شکل های متفاوتی نیز به آن پاسخ دهند . کوهن ، کامارک و مرمستین ( 1983 )؛ کل ( 1999 ) نیز معتقدندفشار روانی به میزانی اشاره دارد که افراد زندگی شان را غیرقابل پیش بینی ، غیرقابل کنترل و درهم شکننده می دانند ( باکر - فالوم ، پتک - پکام ، کینگ ، روفا و هاگن ، 2012 ). کیتنر و